ابو اسحاق ابراهیم بن محمّد فارسی كَرْخی اصطخری
>
تکبرگی در سربرگ خاطره ها

ابو اسحاق ابراهیم بن محمّد فارسی كَرْخی اصطخری

نویسنده : AlI NaMaVaR | تاریخ : 12:6 - جمعه 24 شهريور 1391

ابو اسحاق ابراهیم بن محمّد فارسی كَرْخی اصطخری

زندگي نامه :

در نیمه اوّل قرن چهارم ق ، متوفّی در 346 ق. از زندگی وی اطلاعاتی اندك در دست است. منابع قدیم، نسبت او را معمولاً اصطخری، فارسی و اصطخری كرخی نوشته اند، بنابراین می توان گفت كه او از "استخر فارس" برخاسته و احتمالاً مدتی، در محلّه كَرْخ بغداد ساكن بوده است، اصطخری به سرزمین های عرب، ایرانی و بخشی از سرزمین های هند سفركرده و تا اقیانوس اطلس پیش رفته است. در آثار خویش بر "صورالاقالیم" نوشته ی "ابوزید بلخی" ( متوفّی 322 ق ) از شاگردان مشهور "ابویوسف یعقوب كندی" ( متوفی 258 ق)، بیش از دیگر آثارجغرافیایی اعتماد كرده است. اصطخری و ابن حوقل احتمالاً در سرزمین سند، در حدود سال (340 ق) ، به عقیده دخویه، در حدود بیست سال پیش از این تاریخ، با هم دیدار داشته و از دانش و تجربه یكدیگر استفاده كرده اند. از اصطخری دو كتاب برجای مانده است. 1. كتاب الاقالیم، كه مشتمل بر حدود ممالك، نقشه اقلیم ها، شهرها، دریاها، رودها و فاصله میان شهرها به تفصیل و حاوی نوزده نقشه بزرگ است. اصطخری این كتاب را بر مبنای صورالاقالیم ابوزیدبلخی، كه برجای نمانده ، چنان كه از نام آن پیداست، آن نیز مبتنی بر نقشه ها بوده تدوین كرده است. صورالاقلیم را مولر از روی نسخه خطی مورخ (690 ق) چاپ عكسی كرده است. 2. مسالك الممالك، این نام را پیش از اصطخری، "ابو عباس جعفر بن احمد مروزی" در قرن سوم ق و "ابن خرداد به" بر كتاب خویش نهاده بودند. مسالك الممالك نیز مبتنی بر "صورالاقالیم ابوزید بلخی" است، با این تفاوت كه اصطخری به روش دیگر جغرافیانویسان و جهانگردان جهان اسلام، بر مبنای خوانده ها، مشاهدات و مسموعات خود، مطالب فراوان بدان افزوده و كتاب خویش را به صورت اثری مستقل در آورده است. سال تألیف كتاب معمولاً (340 ق) دانسته اند، اما دخویه این تاریخ را سال كتابت نسخه ی خطی می داند و معتقد است كه با این كتاب در حدود بیست سال قبل از این، یعنی میان سال های (318 – 321 ق)، در زمان حیات ابوزید بلخی تألیف شده و نسخه ی دوم مفصل كتاب ابوزید بلخی است. اگرچه نظریه ی جفرافیا نویسان جهان اسلام، مانند نظریه ی آنان درباره ی نجوم بر آراء بطلمیوس نهاده شده و ظاهراً اولین بار "كندی"، استاد ابوزید بلخی، براساس ترجمه ای ناقص از كتاب بطلمیوس این شیوه را به كار بسته و این تأثیر در سایر كتاب های جغرافیا نیز مشهود است، اصطخری اقلیم را در معنی مصطلح دیگر جغرافیانویسان به كار نبرده، بلكه، چنان كه خود در مقدّمه مسالك الممالك گفته است، اقلیم را بر قطعاتی كوچك تر اطلاق كرده و جهان اسلام را به شیوه ابوزید بلخی مجموعاً به بیست اقلیم تقسیم كرده است. وی توضیح آن ها را از دیار عرب آغاز كرده است، به حكم آن كه خانه ی خدای تعالی در آنجاست و خداوند مكّه را اُمُّ القُری خوانده است. سپس به ترتیب به ذكر و شرح این نواحی پرداخته است: دریای پارس، زمین مغرب، مصر، شام، دریای روم، دیار جزیره، عراق، خوزستان، پارس، كرمان، منصوره و سندوهند ، آذربایجان ، كوهستان ، دیلمان ، خزر ، بیابان میان پارس و خراسان ، سیستان ، خراسان ، ماوراءالنهر و این همان ترتیبی است كه در كتاب الاقالیم نیز به كاررفته است. از تطبیق كتاب الاقالیم و المسالك و الممالك چنین می توان دریافت كه اصطخری، پس از تألیف كتاب اوّل، آن را تفصیل داده و به صورت المسالك و الممالك در آورده است. وی در این كتاب بر ذكر راه ها و فاصله میان شهرها تاكید فراوان كرده و از مصنوعات و محصولات كشاورزی، آداب، رسوم، دین، زبان، اقتصاد، تجارت و دیگر مسائل مربوط به اقلیم ها و ساكنان آن ها جای جای سخن گفته و به خصوص در شرح دیار پارس به ذكر دقایق بیشتری پرداخته است. اصطخری، به جز صورالاقالیم، از سفرنامه "ابن فضلان" و از "اشكال العالم" ابوعبدالله احمدبن محمّد جیهانی نیز استفاده كرده و به تَبَع صورالاقالیم، مسالك الممالك را نیز به نقشه های جغرافیایی آراسته است. درترجمه فارسی كتاب مجموعاً بیست نقشه رنگی و دونقشه سیاه و سفید آمده است. المسالك و الممالك را دخویه در سال (1870 م)، چاپ كرده است. چاپ دیگری از آن به سال (1972 م) و چاپ دیگری با نام المسالك و الممالك، در سلسله انتشارات تُراثُنا، به تحقیق دكتر "محمّدجابرعبدالعال الحسینی"، در سال (1961 م) ، در "قاهره" منتشر شده است. ترجمه ای نیز از این كتاب به فارسی در دست است كه مترجمی ناشناخته، احتمالاً در حدود قرن های پنجم و ششم ق، آن را از عربی به فارسی برگردانده است. این ترجمه را نخستین بار ایرج افشار به سال (1340 ش) در زمره ی انتشارات بنگاه و ترجمه و نشر كتاب با نام مسالك و ممالك چاپ كرده است. علاوه براین، "حافظ ابرو" نیز ادّعا كرده كه این كتاب را به فارسی ترجمه كرده و می خواسته است مطالبی تازه بدان بیفزاید، اما ظاهراً مآخذ او از كتب جغرافیا بیشتر همین ترجمه موجود بوده است. آثار اصطخری مورد توجه جغرافی نویسان پس ازاو بوده و به جز ابن حوقل كه شیوه او را دنبال كرده، دیگران نیز از وی نام برده و از آثار وی استفاده كرده اند . قزوینی و یاقوت حموی ( كه در حدود 88 بار از اصطخری نام برده )، مقدسی، مؤلف حدودالعالم و حافظ ابرو از این جمله اند. ابن حوقل، در پایان فصل مربوط به سند، از ملاقات خود با اصطخری سخن گفته و بعضی از نقشه هایی را كه كشیده بوده است، مثل نقشه فارس، پسندیده و بعضی را، مثل نقشه ی سند ، نپسندیده بوده و نقشه های خود از آذربایجان و الجزیره را به اصطخری نشان داده و او آن ها را پسندیده بوده است . اصطخری از ابن حوقل درخواسته است كه خطا های كتاب او را اصلاح كند و وی چنین كرده است. این نشان می دهد كه اصطخری سعه صدری عالمانه داشته و از استفاده كردن از علم و تجربه دانشمندی جوان تر از خود پرهیز نداشته است. قزوینی نیز كتاب الاقالیم اصطخری را پسند دانشمندان شرح شهرها، روستاها و مسافت میان آن ها را دقیق دانسته و آن كتابی خالی از نقض شمرده است. مقدسی نسخه ای از كتاب حاوی نقشه هایی را در كتابخانه ی "صاحب بن عبّاد" منسوب به ابوزید بلخی یافته و همان را در نیشابور دیده كه نام مؤلّف نداشته و آن را منسوب به "ابن مرزبان كرخی" می دانسته اند و همان را منسوب به اصطخری نیز در بخارا دیده و انتساب آن را به او تایید كرده است، كه اصطخری را در حال تألیف آن دیده بوده اند. مقدسی این كتاب را دارای نقشه هایی درست دانسته كه در ضمن كمبودی هایی نیز داشته است.

آثار :
كتاب الاقالیم، مسالك الممالك.

 

*تکبرگی در سربرگ خاطره ها*

www.ragbarg.loxblog.com




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


دسته بندی : <-CategoryName->
برچسب‌ها: ابو اسحاق ابراهیم بن محمّد فارسی كَرْخی اصطخری,